معرفی کتاب فرهنگ اصطلاحات و تعبیرات عرفانی سجادی

معرفی کتاب فرهنگِ اصطلاحات و تعبیراتِ عرفانی

تن­ دادن به خوگیری­‌ها و ایستاد­گی در برابر دگرگون شوندگی‌­ها یکی از راه‌­هایی است که مغز برای کاهش انرژیِ خویش پیش می­‌گیرد. هنگامی که مغزِ ما درباره‌­ی کسی، جایی یا چیزی تصویری می‌­سازد، به سختی، آن را دگرگون یا بازسازی می­‌کند، برای نمونه اگر یکی از دوستانِ نزدیک­‌مان بگوید که در این چند روز گذشته، به شهر یا کشوری رفته یا کتابی خوانده است که پس از آن زیر و رو گردیده است، مغزِ ما خوداندیشی نمی‌­کند که پس باید در رفتار و گفتار با او بازنگری کنم و گاهی همین کم­‌کاریِ ما به دوستی­‌مان آسیب می‌­زند.

واژه­‌ها از نزدیک­ترین دوستانِ ما هستند. دامنه­‌ی آشناییِ ما با آن­ها از روزگارِ جَنینی تا امروزمان را دربرمی­‌گیرد. گر چه آن­ها برساخته­‌ی اجتماع و زند­گیِ روزمرهّ اند اما هنگامی که به جهان ذهنیِ دانشوران و کتاب­های تخصصی می‌­روند، بسیاری‌شان، زیر و رو می­‌گردند و اینجا نیز چون ما این زیر و روشدگی را نمی‌­بینیم، آن­ها را چونان گذشته به کارمی‌­گیریم و زمینه‌­ی لغزش­‌ها و رنجش­‌های فراوانی را پدید می‌­آوریم.

برای نمونه واژه‌­هایی چونان بت، خداوندگار، زیبا، سیاه-چاله، سیاست، جِرم، عشق، ارادَت و …، بسته به این در چه دانشی به کاربرده شوند، دگرگونیِ کارکردی می‌یابند.

به گمانم چون شعر، ادبیات و عرفان بیش از دانش‌­های دیگر، بر فرهنگِ ما چیره ­گردیده است، جداسازی معنای کوچه و بازاری این واژه­‌ها از کارکردِ ادبی و عرفانی‌­شان، کاری شایسته و ارزش­مند است. برای همین، انتشاراتِ طهوری با چاپِ فرهنگِ اصطلاحات و تعبیراتِ عرفانی، نوشته‌­ی سید جعفر سجادی، کوشیده است بخشی از این لغزش‌ها را کاهش دهد.  جمله های زیر را بنگرید:

1) عشق جوشد بحر را مانند دیگ      عشق ساید کوه را مانند ریگ ( همان، ص 580)

2)عشقِ بچه ها به شیرینی جات ناگفتنی است.

3)هیچ کس را تا نگردد او فنا                نیست ره در بارگاه کبریا (همان، ص 628)

4) تو با این کار همه ی ما را به فنا دادی.

اگر واژه‌ی «عشق» در 1 و 2 و واژه‌ی «فنا» را در 3 و 4 را به یک معنا بینگاریم نوشته­‌ی خود و ذهن خواننده را با یک آشفت­گی بزرگ روبه گردانده‌ایم.

راه چاره چیست؟ بهره­‌گیری از کتاب‌هایی چونان فرهنگ اصطلاحات و تعبیرات عرفانی، نوشته‌­ی سید جعفر سجادی، یکی از چاره‌راه­‌ها است. برای نمونه نخست، کارکرد روزمره­‌ی واژه­‌هایی چونان: مرید، کشف، خُلق، سفر و تحقیق را به یاد آورید سپس به معنای عرفانی آن­ها بنگرید تا ارزش این گونه فرهنگ‌نامه­‌ها بیشتر آشکار گردد:

  • مرید: « کسی را گویند که به سیر الی الله پردازد»
  • کشف: «اصطلاحاَ اطلاع به ماوراء حجاب است از معانی غیبیه و امور حقیقیه به وجود یا شهود»
  • تحقیق: «در نزد سالکان عبارت از تکلف عبد است برای کشف حقیقت، … ظهور حق است در صور اسمائیه ی تا آن که بنده حقایق را دریابد»
  • خُلق: « ملکه­‌ای است که منشأ صدور افعال از نفس، به سهولت و آسانی بدون تفکر و رویت و تکلف است»
  • سفر: « در اصطلاح عرفاء توجه دل به سوی حق است»
  • مَحرَم « در اصطلاح سالکان، اهل الله و صوفیان را مَحرَم گویند»

آیا به پندارتان این ناهمانندی­‌های معنایی، کم و بی آسیب است؟

حمید بیگدلی 14/7/1402

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

منوی سایت